سایر شخصیت ها (مایکرافت هلمز)

گاهی اوقات او دولت بریتانیا است.

شرلوک هولمز، «نقشه‌های بروس-پارتینگتون»

در داستان بیست و چهارم، ما، همراه با دکتر واتسون، متوجه می‌شویم که شرلوک هولمز برادری هفت سال بزرگتر از خودش دارد. به یاد داشته باشید که در داستان دوم، نشانه چهارم، واتسون به هولمز اطلاع داد که یک برادر دارد. اکنون، تنها دو داستان قبل از اینکه دویل شرلوک هولمز را بکشد، در پرونده نهایی، نگاهی اجمالی به مایکرافت هولمز می‌اندازیم. و چه لذتی دارد! مایکرافت هولمز مطمئناً یکی از بهترین شخصیت‌های داستان‌های هولمز است.


از نظر فیزیکی، این برادران بسیار متفاوت هستند. مایکرافت به عنوان “چاق، سنگین‌وزن و عظیم” توصیف شده است. ما دیده‌ایم که شرلوک هنگام انجام یک پرونده پر از انرژی بوده است. او در سراسر لندن و بخش زیادی از انگلستان نیز پرسه می‌زند. شرلوک به ما می‌گوید مایکرافت “هیچ جاه‌طلبی و انرژی ندارد.” او “ترجیح می‌دهد اشتباه تلقی شود تا اینکه زحمت اثبات حقانیت خود را بکشد.” مایکرافت آنقدر گوشه‌گیر است که یکی از بنیانگذاران باشگاه دیوژن است. این “عجیب‌ترین باشگاه لندن” است. اعضای آن “غیرقابل‌انطباق‌ترین مردان شهر” هستند. هیچ عضوی اجازه ندارد حتی به اعضای دیگر توجه کند، چه برسد به اینکه واقعاً با آنها صحبت کند. در واقع، در باشگاه دیوژنز صحبت کردن مجاز نیست، مگر در اتاق غریبه‌ها. در آنجا، اعضا می‌توانند بی‌سروصدا با مهمانان گپ بزنند.

یکی از نقاط مشترک برادران هولمز، توانایی استنتاج شگفت‌انگیز است. به نظر می‌رسد مایکرافت قدرت مشاهده‌ی بهتری نسبت به شرلوک دارد. ما در صحنه‌ی ماژیک بیلیارد در مترجم یونانی در بخش ۱.۳، او را دیده‌ایم که از شرلوک پیشی گرفته است. وقتی هولمز واتسون را به اتاق غریبه‌ها در باشگاه دیوژنز می‌آورد تا با برادرش ملاقات کند، به سرعت نگاهی دیگر به نبوغ مایکرافت می‌اندازیم.

“راستی، شرلوک، انتظار داشتم هفته‌ی پیش تو را ببینم تا در مورد آن پرونده‌ی عمارت با من مشورت کنی. فکر کردم ممکن است کمی از درک خودت خارج باشی.”

“نه، من آن را حل کردم.”

“البته آدامز بود.”

“بله، آدامز بود.”

این چیست؟ آیا شرلوک هولمزِ باهوش به کسی با هوش بالاتر نیاز دارد که وقتی پرونده خیلی دشوار است با او مشورت کند؟ در واقع، همانطور که شرلوک در مترجم یونانی اذعان می‌کند، او به این نیاز دارد.

«بارها و بارها مشکلی را پیش او برده‌ام و توضیحی دریافت کرده‌ام که بعداً ثابت شده درست است.»

وقتی واتسون اظهار می‌کند که استعداد هولمز برای استنتاج به دلیل آموزش است، شرلوک اعلام می‌کند که در آن نوعی وراثت وجود دارد و اذعان می‌کند که مایکرافت هوش برتر است.

«اما از کجا می‌دانید که ارثی است؟»

«چون برادرم مایکرافت آن را به میزان بیشتری نسبت به من دارد.»

با این حال، این دو بیشتر شریک هستند تا رقیب. وقتی شرلوک پس از پرتاب پروفسور موریارتی از آبشار رایشنباخ ناپدید می‌شود، تنها مایکرافت می‌داند که شرلوک هنوز زنده است. با وجود دریافت حقوق ناچیز تنها ۴۵۰ پوند در سال، او قادر است پولی را تأمین کند که به شرلوک اجازه می‌دهد تا در طول “وقفه بزرگ” بعدی، در مکان‌هایی مانند تبت، ایران، مکه و فرانسه پرسه بزند. در تمام شصت داستان، فقط مایکرافت با برادرش با اسم کوچک صدا زده می‌شود. حتی واتسون، هم‌اتاقی قدیمی‌اش، فقط او را هولمز خطاب می‌کند. این برای شرلوکی‌ها آنقدر مقدس است که نویسنده کتاب شرلوک هلمز لوری کینگ، در مجموعه در حال انتشار خود، حتی همسر شرلوک، مری راسل، را مجبور نمی‌کند که او را چیزی جز هولمز صدا کند! اگر مایکرافت هولمز اینقدر تنبل است، چه کار می‌کند؟ معلوم می‌شود که او کارمند دولت است. وقتی برای اولین بار او را در کتاب مترجم یونانی، منتشر شده در سال ۱۸۹۳، ملاقات می‌کنیم، به ما گفته می‌شود که او «حسابرسی دفاتر برخی از ادارات دولتی را انجام می‌دهد». پانزده سال بعد، در کتاب «نقشه‌های بروس پارتینگتون» ، مایکرافت برای انگلستان بسیار حیاتی‌تر است. اکنون شرلوک ادعا می‌کند که «گاهی اوقات او دولت بریتانیا است». و «بارها و بارها کلام او سیاست ملی را تعیین کرده است.» به نظر می‌رسد «تخصص» مایکرافت «دانایی مطلق» اوست. با وجود شهرت او به بی‌حالی، در موارد خطر شدید، مایکرافت «قادر به اقدام فیزیکی است». وقتی هولمز در حال فرار از دست پروفسور موریارتی در پرونده نهایی است، به واتسون می‌گوید: «صبح برایم یک درشکه می‌فرستی، و نه اولین و نه دومین درشکه ای را که ممکن است ظاهر شود، نگیر.» راننده‌ی درشکه سوم، مایکرافت است که بر تنبلی خود غلبه کرده تا در این شرایط اضطراری به برادرش کمک کند. در رمان «گری» او بیدار می‌ شود تا برای اولین بار به مسافرخانه‌ی خیابان بیکر بیاید و از شرلوک کمک بگیرد. آرتور کانن دویل در بهترین حالت خود در مورد مایکرافت هولمز می‌نویسد. استفاده از مایکرافت به عنوان نام کوچک نادر است. دویل به احتمال زیاد آن را از کریکت‌باز مشهور ویلیام مایکرافت (1841-1892) گرفته است. او عمدتاً برای دربی‌شایر و همچنین برای باشگاه کریکت مریلبون بازی می‌کرد. خود دویل یک کریکت‌باز با استعداد بود که برای مریلبون نیز بازی می‌کرد. مایکرافت تنها در چهار داستان، گری، بروک و … ذکر شده است.

این نوشته در مقالات ارسال و , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *