نقل قول هایی از مجموعه داستان های شرلوک هلمز: خاطرات شرلوک هولمز (۱۸۹۳)

شعله نقره‌ای
هیچ چیز به اندازه بیان یک پرونده به شخص دیگر، آن را روشن نمی‌کند.

صفحه ۳۳۶

این بیش از حد ممکن است؛ این محتمل است.

صفحه ۳۳۹

این همان چیزی است که برای پلیس به نظر می‌رسد، و هر چقدر هم که نامحتمل باشد، تمام توضیحات دیگر نامحتمل‌تر هستند.

صفحه ۳۳۹

“آیا نکته دیگری وجود دارد که بخواهید توجه من را به آن جلب کنید؟”

“به رفتار عجیب سگ در شب.”

“سگ در شب هیچ کاری نکرد.”

“این ماجرایی عجیب بود،” شرلوک هولمز اظهار داشت.

صفحه ۳۴۷

چهره زرد
هر حقیقتی بهتر از شک بی‌پایان است.

صفحه ۳۶۰


منشی دلال سهام
می‌ترسم که وقتی توضیح می‌دهم، خودم را لو بدهم. نتایج بدون علت بسیار چشمگیرتر هستند.

صفحه ۳۶۳

معمای ریگیت
در هنر کارآگاهی، بسیار مهم است که بتوانید از میان تعدادی واقعیت، کدام یک فرعی و کدام یک حیاتی هستند را تشخیص دهید. در غیر این صورت، انرژی و توجه شما به جای تمرکز، تلف می شود.

صفحه ۴۰۷

مرد کج‌دست
او گفت: «واتسون عزیزم، من این مزیت را دارم که عادات تو را می‌دانم. وقتی مسیرت کوتاه است، راه می‌روی و وقتی طولانی است، از درشکه استفاده می‌کنی. از آنجایی که می‌بینم چکمه‌هایت، اگرچه استفاده شده‌اند، به هیچ وجه کثیف نیستند، نمی‌توانم شک کنم که در حال حاضر به اندازه کافی سرت شلوغ است که درشکه سواری را توجیه کنی.»

فریاد زدم: «عالی!»

او گفت: «ابتدایی.»

پیمان دریایی
واتسون به شما خواهد گفت که من هرگز نمی‌توانم در برابر کمی هیجان مقاومت کنم.

صفحه ۴۶۶

از ۵۳ پرونده اخیرم، ۴۹ مورد به طور کامل به پلیس و بقیه به من نسبت داده شده است.

صفحه ۴۵۶

مشکل نهایی

اگر از نابودی نهایی شما مطمئن بودم، به خاطر منافع عمومی، با خوشحالی نابودی خودم را می‌پذیرفتم.

هولمز به موریارتی
صفحه ۵ (دقیقاً از همان داستان)

او ناپلئون جنایت است.

از موریارتی
صفحه ۴۷۱

این نوشته در مقالات ارسال و , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *