کارآگاه پزشک

آرتور کانن دویل الگوی منحصر به فرد کارآگاه خصوصی مشاور را بر پایه ی دانش و تجربه اش در مقام پزشک بنا نهاده است. بسیاری از پزشکان، مانند خود دویل، پزشکان عمومی بودند. در آن زمان و اکنون، هنگامی که تشخیص مرض بیمار دانش یا مهارتی ورای توانایی های پزشکان عمومی را می طلبد، به پزشک متخصص مراجعه می کنند. وقتی دویل این الگو را در خصوص داستان های کارآگاهی به کار گرفت، شرلوک هلمز به متخصصی در زمینه ی جنایت بدل شد. کارآگاهی که سایر کارآگاهان به او رجوع می کردند.

این به آن معنا نبود که هلمز پرونده های خاص خود را نداشت. درست شبیه پزشکی که در یک زمینه ی خاص پزشکی تخصص دارد، ولی این طور نیست که فقط از طریق ارجاع دیگر پزشکان بیمار بگیرد. مفهوم این حرف این است که هلمز در سطحی بالاتر از دیگر کارآگاهان کار می کرد و موقعیت ویژه اش پای وی را به جذاب ترین و چالش برانگیزترین و اغلب، غیرعادی ترین پرونده ها باز می کرد، پرونده هایی که اگر می خواست، می توانست از پذیرفتن شان سرباز زند.

بهترین نمومه ی مدرن کارآگاهان خصوصی مشاور آدربین مانک (دربرنامه مانک) تلویزیون است. مانک ، همانند هلمز خودش تصمیم می گیرد کدام پرونده را قبول کند، ولی وقتی هم پلیس گیج و درمانده می شود(که بسیار اتفاق می افتد) در نقش کارآگاه مرجع نیز ظاهر می شود.

حرفه و تجربیات دویل در جایگاه پزشک، تاثیر فراوانی بر داستان های هلمز، هم در لحن و هم در جزئیات داستان ها دارد، به این نمومه ها توجه کنید:

  • اولین ملاقات هلمز با واتسون، وقتی اتفاق می افتد که در آزمایشگاه شیمی بیمارستان سنت بارتالومیو که دانشکده ی پزشکی نیز هست، مشغول بررسی لکه خون است.
  • در داستان های اولیه، هلمز در تلاش برای متعادل کردن دخل و خرجش بود، مانند دویل در ابتدای کار و بازکردن نخستین مطبش.
  • هلمز، در مقام یک متخصص در تشخیص جرم، دانش علمی ژرفی در حوزه هایی خاص داشت، مانند پزشکی که در مورد بیماری های مشخص آگاهی دارد.
  • از دیدگاه هلمز، رابطه ی کارآگاه/موکل شباهت فراوانی به رابطه ی پزشک/ بیمار دارد. برای مثال، هلمز در اولین ملاقات با موکل، سابقه و اطلاعات زندگی شخصی او را بررسی می کند، پزشک نیز در اولین معاینه تاریخچه ی زندگی بیمار را جویا می شود. مانند رابطه ی پزشک/بیمار، فرض محرمانه بودن اطلاعات وجود دارد. هلمز، به جز یک بار، حاضر به افشای جزئیات پرونده هویت موکلش نشد. همچنین هلمز اغلب به شکل وصف ناپذیری، نقش مشاور و تسلی بخش را بر عهده می گرفت. درست همان کاری که پزشکان حین مشاوره با بیمار درباره ی تشخیص مرضی دردناک انجام می دهند.
  • نحوه ی دریافت دستمزد و اجرت هلمز از شیوه ی پزشکان الگوبرداری شده است:«هزینه ی کار من معیار مشخصی دارد. آن را تغییر نمی دهم، مگر اینکه همه را یکجا ببخشم.»
  • شیوه ی مشاهده و نتیجه گیری هلمز بر پایه ی تکنیک تشخیص طبی استاد پزشکی دویل، دکتر جوزف بل، است.

تاثیر آموزه های پزشکی دویل و تجربیاتش، به داستان های شرلوک هلمز غنا و اعتباری بخشیده است که اغلب در دیگر داستان های کارآگاهی، خصوصا در داستان های پیش از آن یافت نمی شود.

این نوشته در مقالات ارسال و برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *